مشاورین سرآمدی آلا در حوزه مدیریت منابع انسانی خدمات زیر را ارائه میدهد:
بررسی مدلهای مدیریت فرهنگ سازمانی شرکتهای سرآمد جهانی نشان میدهد یکی از مهمترین ابزارهایی که آنان به منظور مدیریت فرهنگ سازمانی استفاده میکنند، کدهای رفتاری است که به عنوان اصولی در جهت هدایت رفتار و تصمیمات روزانه کارکنان شناخته میشود. در واقع شرکتهای بزرگ به این نتیجه رسیدهاند که افزایش قوانین و مقررات به تنهایی قادر نیستند از بروز بسیاری از ناهنجاریها و رفتارهای غیراخلاقی در سازمان، جلوگیری نمایند. از این رو این سازمانها به اخلاق متوسل شدهاند که به عنوان یک عامل درونی میتواند به کردار و گفتار انسانها جهت داده و اثربخشی بسیار بیشتری نسبت به قانون به عنوان یک اهرم بیرونی، داشته باشد. در یک مطالعه که بروی 500 شرکت سرآمد انجام شده است، مشخص گردیده که 94 درصد از این شرکتها دارای سند کدهای رفتاری مدون و مکتوب هستند. از جمله این شرکتها میتوان به زیمنس ، آیبیام ، اپل ، فورد ، وال مارت و اچپی اشاره نمود.
سند جامع کدهای رفتاری شامل مجموعهای از کدهای رفتاری است که بر مبنای ارزشهای بنیادین سازمان شکل گرفتهاند و خط مشی اخلاقی آن را مشخص کرده و بایدها و نبایدهای رفتاری کارکنان در قبال تمام ذینفعان شرکت را نشان میدهد. به عبارت دیگر کدهای اخلاقی تبلور ارزشهای اصلی شرکت در رفتارها و اقدامات روزانه کارکنان است. این کدها راهنمایی است که افراد را در موقعیتهای مختلف اخلاقی راهنمایی کرده و کمک میکند تا بهترین تصمیم را بگیرند. پیروی از این کدهای رفتاری علاوه بر اینکه به رشد و توسعه جو اخلاقی در سازمان کمک میکند، سبب میگردد هر یک از کارکنان تعهد سازمانی خود را در قالب ارزشهای اصلی شرکت شکل داده و از این طریق رفتار آنان در راستای ماموریت، چشم انداز و ارزشهای اصلی شرکت قرار گرفته و این همسویی، دستیابی به اهداف شرکت را سرعت خواهد بخشید و این دقیقاً آن چیزی است که سبب میشود آن سازمان هم به خاطر موفقیت در کسب و کار و هم به عنوان یک شهروند ارزش مدار و اخلاقی در جامعه، مورد تحسین قرار گیرد. کدهای رفتاری به سازمان کمک میکند تا بفهمد چگونه ارزشهای اصلیاش در اقدامات روزانه کارکنان متجلی میشود.
تحلیل شرکتهای موفق نشان میدهد مهمترین عامل موفقیت این شرکتها نه منابع مالی بسیار است و نه تجهیزات مدرن و گران قیمت، بلکه شاید بتوان فرهنگ سازمانی غنی را به عنوان یکی از اصلیترین عوامل موفقیت این گونه شرکتها دانست. البته به همان اندازه که داشتن یک فرهنگ سازمانی غنی و منحصربهفرد در موفقیت یک سازمان، مؤثر است، ایجاد و مدیریت یک چنین مفهوم پیچیده سازمانی نیز کار دشواری است که نیازمند دانش تخصصی و تجربه بسیاری است. فرهنگ سازمانی عبارت است از ارزشهای اساسي، باورها و مفروضاتي كه در سازمان وجود دارند، الگوهای رفتاری كه از اين ارزشهای مشترك ناشي میشود و نمادهايي كه مبين پيوند بين مفروضات و ارزشها و رفتار اعضاي سازماناند. فرهنگ سازمانی از آنجا دارای اهمیت بسیار بالایی است که:
مسلماً بدون شناخت از وضعیت موجود و مطلوب فرهنگ سازمانی و همچنین بدون تعیین اهداف مورد نظر برای مدیریت فرهنگ سازمانی و بررسی همسویی این اهداف با ارزشها، اهداف و استراتژیهای کلان سازمان، نمیتوان یک مدیریت اثربخش بر فرهنگ سازمانی داشت. بنابراین وجود یک مدل نظاممند به منظور مدیریت فرهنگ سازمانی ضروری به نظر میرسد. البته وقتی از مدیریت فرهنگ سازمانی صحبت میکنیم منظورمان یک ابزار برای به بند کشیدن انسان در جهت دستیابی به اهداف صاحبان سرمایه نیست، بلکه منظورمان مدیریت فرهنگی مبتنی بر اخلاق، در جهت ایجاد یک محیط کار عاری از ناهنجاریهای اخلاقی و رفتاری است که به انسان در راستای رسیدن به کمال کمک مینماید. بنابراین به مدلی نیاز است که علاوه بر مشخص نمودن معیارهای فرهنگ سازمانی مطلوب، ابزاری برای سنجش فرهنگ سازمانی موجود ارائه نماید تا بدین طریق بتوان فاصله وضع موجود تا وضع مطلوب را تحلیل کرد و بهترین سازوکارهای فرهنگی را برای کاهش این شکاف، به کار گرفت. در علم سازمان و مدیریت، ابزارها و مدلهای متعددی برای مدیریت فرهنگ سازمانی ارائه شده است که از جمله پرکاربردترین آنها میتوان به مدل فرهنگ سازمانی دنیسون اشاره کرد.